موتورسواری زنان ممنوعیت شرعی ندارد – تابناک
[ad_1]
به گزارش تابناک به نقل از ایکنا، موتورسیکلت سواری زنان و عدم ارائه گواهینامه برای آن ها یکی از موضوعاتی است که در چند سال گذشته در جامعه ایران چالش برانگیز بوده و به دلیل ابهام قوانین موجود، به یک موضوع تبدیل شده است. موضوع بحث برانگیز
بدیهی است که ریشه مشکل به قوانین جاده ای بازمی گردد. ماده 26 آیین نامه راهنمایی و رانندگی جاده ای می گوید: «هرکس بخواهد هر نوع وسیله نقلیه موتوری زمینی را رانندگی کند باید گواهینامه رانندگی مناسب آن وسیله نقلیه را داشته باشد». سپس در تبصره ماده 20 قانون جرایم راهنمایی و رانندگی آمده است: «صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای آقایان بر عهده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است، بر اساس این دو ماده قانونی، پلیس صدور گواهینامه را تایید نمی کند». گواهینامه برای موتور سیکلت زنانه و به دلیل نداشتن گواهینامه از سوار شدن آنها جلوگیری می کند شهادت
مشکل زمانی جدیتر میشود که به جنبههای دینی و مذهبی مشکل نگاه شود. با بررسی فتاوای منابع تقلید در مورد حکم شرعی دوچرخه سواری، موتورسواری و راندن زنان به نظر می رسد که این موضوع از نظر شرعی با اشکال مواجه است. به عنوان مثال یکی از مراجع تقلید در فتوایی که متن آن در پایگاه اطلاع رسانی آنها موجود است، تصریح کرده است: «با توجه به پیامدهای منفی این گونه امور، باید از آنها دوری کرد و به وسوسه های این و آن توجه نکرد. شاید به همین دلیل است که گره این سؤال تا امروز حل نشده و قانونگذار از حکم صریح در این راستا خودداری کرده است.
به همین دلیل و برای یافتن حکم شرعی موتور سواری بانوان با حجت الاسلام والمسلمین سید محمدمهدی رفیع پور; مدرس درس خارج حوزه علمیه کوم گفتگویی انجام داد که نتیجه آن را در ادامه می خوانیم.
به عنوان اولین سوال، احکام شرعی برای خانم های موتور سوار چیست و آیا از نظر شرعی محدودیتی در این زمینه وجود دارد؟
موتور سواری برای زنان مانند بسیاری از مصادیق دیگر حضور اجتماعی با رعایت حجاب و پوشش مجاز است. بنابراین موتور سواری بانوان با رعایت حجاب شرعی اشکالی ندارد و منع شرعی ندارد.
لطفا مدارکی که گواهینامه موتور سیکلت یک خانم را نشان می دهد ارائه دهید.
مهمترین دلایل صدور گواهینامه موتور سیکلت برای بانوان دو دلیل است. دلیل اول این است که اصل در هر کاری جایز است مگر اینکه ممنوعیت آن ثابت شود. موتور سواری منع شرعی نداریم و اگر ممنوعیتی وجود دارد به دلیل عدم رعایت حجاب و رفتارهای تحریک آمیز در جامعه است. بنابراین اگر خانمی با رعایت وقار و حیا با موتورسیکلت سوار شود، این کار منطبق بر اصل است و منع شرعی ندارد.
دلیل دوم تاریخ است که نشان می دهد زنان در طول تاریخ اسلام مانند مردان سوار بر اسب و شتر و الاغ می شدند. البته در تاریخ نقل شده که زنان بر محله سوار می شدند، یعنی وارد اتاقی می شدند که روی شتر گذاشته می شد. این مقاله درست است اما جامع نیست زیرا زنان نه تنها شتر سوار می شدند بلکه اسب و الاغ نیز می رفتند و وسایل حمل و نقل عمومی در آن زمان با این حیوانات بود و زنان مذهبی و مؤمن نیز با حوض و حجاب سوار می شدند و برای رسیدن به مقصد از آن استفاده می کردند. البته خانمها و آقازاده های ثروتمند معمولاً سوار بر شتر سفر می کردند و در آبادی می نشستند و احترام و منزلت خاص خود را داشتند، اما در بین عموم همه نوع سفر رایج بود; از این رو می بینیم که در چند دهه اخیر، دوچرخه سواری ترکی برای بانوان همیشه رایج بوده است و مراجع عظام گذشته و نیز مراجع فعلی اغلب مخالفتی با این امر نداشته اند.
از نظر ما فرقی نمی کند که خانمی روی موتور بنشیند یا موتورسیکلت سوار شود. اگر حجاب و حجاب اشکال دارد هر دو عیب دارند و اگر حجاب صحیح و کامل باشد در هر دو صورت اشکال ندارد و منع شرعی ندارد.
آیا تصمیم در این مورد در فقه فردی و در فقه اجتماعی متفاوت است؟
هیچ تفاوتی بین تصمیمات فردی و اجتماعی در این مورد وجود ندارد. ممکن است عده ای بگویند که بعضی از افعال هستند که به صورت جداگانه اشکالی ندارند، مثلاً اگر خانمی موتورسیکلت سواری کند که هیچکس نیست، اشکالی ندارد، زیرا دلیلی بر منع آن وجود ندارد، اما اگر باشد اشکال دارد. در یک جامعه ممکن است برخی چنین تمایزی بین فقه فردی و فقه اجتماعی قائل شوند، اما این درست نیست و قصد ما این نیست که زن را از جامعه حذف کنیم; برخلاف کسانی که می خواهند زنان از جامعه طرد شوند. بنابراین زنان با رعایت حجاب اسلامی می توانند در عرصه های مختلف حضور داشته باشند و فقه اجتماعی ایجاب می کند که در این امر مخالفت ثانویه وجود نداشته باشد، زیرا فقه اجتماعی سامان دادن و تنظیم روابط انسانی در جامعه است.
فقه اجتماعی به این معنا نیست که زنان طرد شوند و فقط مردان در جامعه حضور داشته باشند، بلکه اهمیت فقه اجتماعی این است که حل هر موضوعی را در متن جامعه ببینیم. جامعه متشکل از زن و مرد است و فقه به دنبال تنظیم روابط زن و مرد است. در اینجا دقیقاً به خاطر همین جنبه اجتماعی است که تأکید می کنیم زن باید با رعایت حجاب شرعی موتورسیکلت سوار شود. قاعدتاً اگر خانمی بخواهد در خانه خودش موتور سوار شود، نیازی به حجاب ندارد، ولی چون از روی فقه اجتماعی بحث می کنیم، می گوییم باید حجاب را رعایت کند. بنابراین در این موضوع فرقی بین فقه فردی و فقه اجتماعی نیست.
این را هم اضافه کنم که برخی از فقها معتقدند احتیاط در فقه فردی جای دارد و احتیاط خوب است، اما در فقه اجتماعی نباید به احتیاط پرداخت و چیزی را که شرعاً منع نمی کند، نهی کرد. اما ما باید جامعه را آزاد کنیم.
برخی از مردم می پرسند که چگونه زنان مجاز به استفاده از شتر، اسب و غیره بودند؟ در ابتداي اسلام، اما امروزه برخي از فقها، دوچرخه سواري و موتورسواري زنان را مشكل دارد؟
روش و روش برخی از فقها یک روش احتیاطی است و به همین دلیل به دوچرخه سواری و موتور سواری زنان اعتراض کردند، اما برخی از فقها مخالفت نکردند و مواردی داریم که مرجع تقلید صریحاً برای جواز فتوا می دهد. مثلاً آیت الله سید عزالدین زنجانی که از مراجع برجسته معاصر است و برخی دیگر از مراجع صریحاً بیان کرده اند که دوچرخه سواری زنان در صورت رعایت حجاب اسلامی منعی ندارد. پس هم فتوای جواز داریم و هم فتوای نهی. به نظر می رسد با توجه به تاریخ اسلام که نشان می دهد در گذشته زنان از ترکیبات مختلف استفاده می کردند، نظریه قائلین به حلال قویتر از قائلین به حرام است.
عرض کردم که روش بعضی از فقها احتیاط می کنند، یعنی در امور مختلف مانند موسیقی، آواز، نوازندگی و … احتیاط می کنند و می گویند هر چه افرادی که مقید به دوری از این امور باشند بیشتر می شود. -خب، یا هر چه زنان بیشتر پوشیده و دور از چشم باشند، بهتر است. حتی در بحث وجوب پوشاندن صورت و کفن برای زنان، بسیاری از فقهای بزرگ هشدار می دهند و می گویند اگر پوشیده باشد بهتر است.
اما رویکرد ما مانند مرحوم مطهری بر این است که وقتی شرع نهی صریح و صریح دارد باید قاطع باشیم، تاکید کنیم و بر آن بایستیم و در مواردی که شرع نهی خاصی ندارد. ما نباید به اصطلاح، عناوین جزئی را برای مسائل در نظر بگیریم. اجازه ندهید کاسه داغتر از سوپ باشد. قاعدتاً اگر چیزی از نظر شرع نهی می شد، باید در روایات زیادی بر آن تأکید شده بود و به دست ما می رسید. پس موتور سواری زنان اشکالی ندارد و فقهایی که در مورد جواز آن صحبت کرده اند حق دارند، اما در مسئله وجوب پوشش و حجاب کسانی که حکم به حلال کرده اند و گفته اند که پوشاندن وجه و حجاب است. حجاب برای زنان اختیاری است صحیح است. البته در عین حال، نگاه تحریک آمیز به صورت و کفن برای مردان ممنوع است، اما پوشاندن آن برای زنان ضروری نیست.
به طور کلی فقها در مسائل مربوط به حضور اجتماعی زنان دو رویکرد دارند; برخی افراد محتاط هستند و فکر می کنند بهتر است زن در خانه بماند. این افراد به ناچار برخورد محتاطانه ای با مسائل مختلف خواهند داشت و مشکلاتی را ایجاد می کنند. مثلاً درباره حضور زنان در ورزشگاه ها مسائلی را مطرح می کنند یا به قضاوت زنان موتورسوار با رویکردی محتاطانه واکنش نشان می دهند. زنانی که معتقد به حضور زن در جامعه هستند معمولاً جواب درستی می دهند و می گویند جایی که منع شرعی ندارد ما حق نداریم به منع زن فکر کنیم و اجازه می دهند. این اختلاف در طول تاریخ فقه وجود داشته است و الان هم این اختلاف بین مراجع وجود دارد.
بالاخره به من بگویید نقش عرف اجتماعی در تغییر حکم در این قبیل امور چیست؟
عرف اجتماعی بسیار مهم است. مثلاً در فلان منطقه یا شهر ممکن است این کار را تعرض به حیثیت زن و تضییع حریم خانواده تلقی کنند، اما در دوره ای که جایز می دانند. عرف در مقاطع مختلف تغییر می کند و فقیه باید در تصمیماتی که صادر می کند هنجارهای عرفی و اجتماعی را در نظر بگیرد. هنجارهای اجتماعی اغلب منجر به ظهور عناوین ثانویه مانند افترا می شود. لذا بحثی که داشتیم بر اساس شرایط فعلی ما بود و بر اساس عرف جامعه صحبت کردیم. اگر در منطقه ای عرف خاصی وجود دارد، باید آن عرف را در نظر گرفت.
البته باید توجه داشت که عرف جزء منابع شرعی نیست که بگوییم هر چه عرف بگوید صحیح است. خیر، منابع احکام دینی فقط در کتاب، سنت، عقل و اجماع است که به آنها ادله اربعه می گویند. البته اجماع را به سنت برمیگردانند و ما در واقع سه منبع داریم که عبارتند از کتاب، سنت و عقل. این سه منبع منبع راه حل هستند. البته عرف نقش مهمی در تبیین مسائل دارد و ما را مواظب می کند که عناوین فرعی به نتیجه گیری اصلی ما لطمه ای وارد نکنند. حتی برخی از احکام شرعی به عرف واگذار شده است. بحثی که در مورد موتور سواری بانوان مطرح کردیم بر اساس آداب اجتماعی و حال بود. امید است خداوند متعال به بانوان ما توفیق دهد که حجاب و شئونات دینی را در فعالیت های اجتماعی خود رعایت کنند.
[ad_2]